یکبار دیگر این بار با صدایی بلندتر از بار قبل پرسید: "اهلی شدن خوبه؟ واقعاً اهلی شدن خوبه؟"
حتی برنگشته بود که نگاهش کند، با آنکه دور شده بود حتی صدایش را بلند نکرده بود که مطمئن شود که می شنود موهایش را توی هوا تاب داده بود و با همان صدای همیشگی، با همان لحن همیشگی و با همان عادت همیشگی که هیچگاه جواب نمی داد و فقط سوال می پرسید، گفته بود "خودت چی فکر می کنی؟"