#آبادان

ساخت وبلاگ

بهش میگم: یادته بهم قول دادی با هم می ریم آبادان؟
میگه: دیگه آبادانی نمونده، تا چشم کار میکنه غم مونده و بدبختی. باید بریم...
ته دلم خالی میشه و به رفتن فکر می کنم. این بار جدی جدی به رفتن از جایی که واقعاً خودش و مردمش رو دوست دارم فکر میکنم...

+ به تاریخِ  پنجشنبه ۵ خرداد ۱۴۰۱    سهیلا کاویانی  | 

نیست که نیست؟...
ما را در سایت نیست که نیست؟ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : soheylakaviany بازدید : 107 تاريخ : شنبه 11 تير 1401 ساعت: 5:38